بدتر از "آمریکا"، آمریکاست ("دشمن شناسی"، دشمنتراشی نیست)
اسناد لانه جاسوسی آمریکا _ نشست امام، سپاه، آمریکا و سازمانهای جهانی )_ ۱۳۹۶
بسمالله الرحمن الرحیم
درود میفرستیم بر شهدای انقلاب اسلامی که انصافاً به فضل خداوند توانستند هوشمندانه با توکل به خداوند جغرافیای سیاسی منطقه را به کلی تغییر بدهند و دهها پروژه را توطئههای آمریکایی و صهیونیستی، تکفیری همه را با بنبست و با شکست روبرو کنند. کار بسیار بزرگی در این سالهای اخیر صورت گرفته است. اگر جنگ 8 ساله خودمان را بتوانیم و میتوانیم جنگ سوم جهانی بنامیم و بدانیم چون تمام قدرتها و هر دو ابرقدرت جهان و منطقه علیه ما و در کنار صدام با ما 8 سال جنگیدند و شکست خوردند این جنگ 5 – 6 سال اخیر منطقه که در چن کشور عربی در جریان بود باید این را جنگ جهانی چهارم نامید این دو جنگ همه خصوصیات جنگهای جهانی را داشتند به جز استفاده از بمب اتم استفاده کردند آن هم استفاده کردند بمبهای هستهای کمتر غنی شده مصرف کردند بخصوص آمریکاییها در همین عراق و جاهای دیگر. بزرگترین بمبهای غیر هستهای را در تاریخ خودشان مصرف کردند در عراق و در افغانستان. یک جنگ کامل جهانی 4 – 5 سال در سوریه و عراق در جریان بود و ببینیم با چشم خودمان معجزات الهی و نصرت خداوند را که چگونه همه این جبهه مشترکی که در این چند کشور با انقلاب اسلامی درگیر شدند یکی پشت دیگری شکست خوردند چه قدرت دیگری در سوریه و عراق لازم داشتند که علیه ملتهای منطقه وارد عمل کنند که نکردند و کدام طرح را آغاز کردند که پایان آن با شکست اینها مواجه نبود در این چند سال رسید روزهایی که شما بهتر میدانید سوریه عراق، سوریه، نزدیک به مسلّم شده بود ولی امروز را ببینیم که چگونه بطور کامل ورق برگشت و بعد از پروژه صدام پروژه تکفیریها هم به شکست انجامید منتهی دستبردار نیستند هنوز فتنه تکفیریها به پایان نرسیده، فتنه کردستان و عراق را بپا کردند که این را هم خیلی زودتر از آنچه که تصور میکردند بساطشان برچیده شد گرچه توطئهها ادامه دارد و پایان نخواهد یافت. امروز سپاه همچنان در صدر فهرست کینههای دشمن قرار دارد از همان موقع اینها در مورد سپاه و بخصوص خطرات برونمرزی سپاه بعد از پیروزی انقلاب کاملاً حساس هستند این نگرانی اولشان است تا همین الآن که ما داریم صحبت میکنیم آخرین پروژه دشمن که این تهدیدهای جدید است باز در صدر دشمنیهایشان مسئله سپاه و بطور خاص نیروی قدس است ا لآن دوتا بهانهای که جدید آوردند بعد از بهانه هستهای چیست؟ یکی میگویند چرا موشکهایی دارید که میتوانید از خودتان دفاع کنید کاملاً بازدارنده است با این موشکهای نقطهزن 2 هزار کیلومتر و بیشتر، کسی جرأت نمیکند به ایران تعرض کند یعنی در واقع چرا قدرت دفاعی کاملاً بازدارنده دارید؟ این اولین بهانه. بهانه دوم که آن را بیشتر مطرح میکنند این است که چرا اینقدر در منطقه قوی شدید و چرا اینقدر نفوذ پیدا کردید و از غزه و لبنان و فلسطین، عراق، سوریه، یمن، افغانستان و کل منطقه چرا بعد از این همه توطئه و برنامه به جای این که انقلاب اسلامی شکست بخورد تعیین کننده اصلی شده و چهار – پنج کشور مسلمان و برادران عرب ما عملاً ملحق به اردوگاه انقلاب اسلامی شدند. جدیدترین بهانهای که آوردند ضمن این که کلاً زیر برجام زدند که از اول هم زده بودند و یک عدهای خودشان را به آن راه زده بودند و صریح گفتند برجام بیبرجام و همان محقق شد که گفتند خر اینها از پل بگذرد برمیگردند به ریش شما میخندند حالا اعلام کردند که نخیر، اغلب آن تحریمها که برداشته نشد و به علاوه این که تحریم مادر هم آمد. تا حالا تحریم خواهر بود حالا تحریم مادر بود! بهانه آن این است که اولاً از کجا معلوم که شما قدرت ساختن بمب اتم ندارید یعنی کل این بحثها و مذاکرات همه هیچی. ثانیاً دوتا بهانه دیگر، چرا اینقدر قوی شدید؟ در این مناطق نفوذ دارید چرا هرجا ما با شما در این چند کشور درگیر شدیم شما بردید ما باختیم؟ و دوم این که چرا موشکهایی دارید که کسی جرأت نمیکند به شما حمله کند؟ اینها دوتا اتهام و دوتا جرم جدید است! اینها را هم شما تعطیل کنید درِ سپاه را ببندید و همه چیز را جمع کنید بعد میگویند که چرا شلوار پایتان است؟ چرا کفشهایتان این مدلی است؟ چرا راه رفتید و جلوی پایتان را نگاه کردید؟ چرا شاه را برداشتید؟ چرا نماز میخوانید؟ مگر سر این مسائل نگفتند که چرا در رأس حقوق بشر همجنسبازی را به رسمیت نمیشناسید؟ حقوق همجنسبازان را چرا رعایت نمیکنید؟ مگر نگفتند و نمیگویند که... بعد میگویند که چرا بیناموس نیستید؟ چرا زنانتان عریان نمیشوند؟ اینها ته ندارد. یکی از این سؤالات بیجواب، یکی از این کسانی که میگویند عقب برویم ببینیم چه میشود؟ خودتان میخواهید عقب بروید بروید، تا کجا ملت را عقب میبرید؟ انقلاب را تا کجا میخواهید دچار عقبگرد کنید؟ ببینید راجع به سپاه، یکی از اسناد را آوردم که میگوید اول انقلاب که تازه پیروز شده و چند ماه گذشته و تازه سپاه تأسیس شده است یک تحلیلی در اسناد لانه راجع به سپاه است که دقیقاً حرفهای الآن است که دارد میزنند. – عین عبارت آن را میخوانم – میگوید این سپاه پاسداران به عنوان چشم و گوش انقلاب اسلامی عمل میکند نیروی مخصوص خمینیاند برای درهم کوبیدن هر نوع حرکت ضد انقلابی از هر طرف علیه دولت اسلامی وارد عمل میشوند. میگوید اینها اولاً به هیچ کس کاری ندارند. هر کس در دولت موقت، حکومت، این طرف و آن طرف، آخوند و غیر آخوند هرکس هرچه میگوید اینها محل نمیگذارند فقط نگاه میکنند که خمینی چه میگوید؟ بعد این جالب است میگویند اصلاً نه به مجلس کاری دارند نه به دولت کار دارند نه به مقامات کار دارند هر چه امام میگوید. این یک. دوم این که هرچه آیتالله خمینی میگوید اینها نمیپرسند که چرا و چطوری؟ چطوری این کار را انجام بدهیم؟ میپرسند چه زمانی شروع کنیم؟ خیلی جالب است این تعبیر آمریکای آن موقع 37- 38 سال پیش که هنوز چند ماه بیشتر از تأسیس سپاه نگذشته، میگوید پاسداران دهه 60 یک تیپی هستند که میگویند کاری به هیچ کس ندارند که نهادهای قانونی چه میگویند کی چه میگوید و... به هیچ کس ندارند و دوم این که هرچه امام میگوید سریع میگویند خب چه زمانی شروع کنیم؟ مثلاً امام میگوید بروید مریخ، نمیگویند خب چطوری برویم مریخ؟ چه زمانی شروع کنیم؟ میگویند خب برویم چه زمانی راه بیفتیم؟ میگویند و به همین دلیل هم این جریان ترسناکی است. هیچ قلمرو خاصی ندارند در همه کار دخالت میکنند. امنیت داخلی به خطر میافتد سروکله اینها پیدا میشود امنیت خارجی میشود سروکلهشان پیدا میشود، میگویند فلان جا باید پل بزنیم در روستاها جاده آسفالت کنیم میدوند میآیند هیچ جا نیست که مطمئن باشی اینها نمیآید نشستند ببینند خمینی چه گفت؟ به نهادهای دیگر کاری ندارند میدوند به عنوان نیروی موازی در همه عرصهها هستند و کامل کنترل و قابل پیشبینی نیستند. سپاه پاسداران به عنوان یک نیروی حافظ در داخل کشور عمل میکند همچنین به کل نیروها و نهادهای قانونی داخلی دیگر کمک میکند که وظایفشان را به نحو احسنت انجام دهند و در کار همه نظارت میکنند و با کوچکترین اخطار خمینی آماده حرکت به هر نقطهای است و برایش داخل و خارج فرقی نمیکند. اینها تحلیل سازمان سیا در داخل کشور است. آنان نگهبانان سرسخت انقلاب اسلامی هستند و با شوق میهن دوستی و روحیه فداکاری و خطرپذیری آموزش میبینند. سپاه پاسداران تحت کنترل اداری و اجرایی هیچ یک از وزارتخانههای دولت و هیچ یک از نهادهای حکومتی نیست. تحت کنترل مستقیم آیتالله خمینی است و به هیچ جای دیگر پاسخگو نیست. میگوید ما پرسیدیم که اینها چندتا نیرو هستند؟ حالا آمار دادند که ما داریم تحقیق میکنیم که در تهران مراکزشان را شناسایی کردیم میپرسند که آیا فلسطینیها دارند به آنها آموزش نظامی میدهند؟ از واشنگتن میپرسند اینجا جواب میدهند که نه فلسطینیها نیستند مدیرانی که دارند به آنها آموزش میدهند دو گروه هستند یک عده ارتشیها هستند و بعضی از افسران ارتش هستند که به انقلاب محلق شدند و بعضیهایشان کسانی هستند که در فعالیتهای نظامی بودند میپرسد که رِنج سنی و وضعیت سنیشان چقدر است؟ میگویند که اینها اصلاً حساب و کتاب ندارند از بچه تا پیرمرد همه هم به هم میگویند برادر و اکثرشان هم دهاتی و کارگر و عمله هستند! بعضی از مسئولانشان هم دانشجو هستند. تحلیلهای مختلفی است که اینها افراطیاند، تندرو هستند، خمینی به آنها گفته هر کدامتان کشته شوید به بهشت میروید و اینها هم باور کردند و همهشان میخواهند به بهشت بروند.
یک جلد از مجلّدات اسناد راجع به وضعیت خارج از کشور است همان موقع میگوید که آل سعود و اسرائیل و رژیمهای منطقه همه احساس خطر کردند و همه فهمیدند که بعد از ایران نوبت آنهاست و این فکر انقلابی امام به همه جا خواهد رفت و خودش هم پنهان نمیکند میگوید هنوز چند ماه از پیروزی انقلاب نگذشته، آیتالله خمینی میگوید دارد به تمام کشورهای منطقه، کشورهای اسلامی و عربی، همه سفارش میکند که صریح بدون رعایت دیپلماسی قیام کنید و تمام حکومتهای وابسته به اینها را سرنگون کنید. صریح میگوید که از جوانان مسلمان میخواهم که از ملتهای ایران الگو بگیرند و حکومتهایتان را سرنگون کنید. صریحاً خمینی تهدید میکند که رژیمهای وابسته به ما را در منطقه و بطور خاص رژیم صهیونیستی و اسرائیل را ما سرنگون خواهیم کرد.
نکته دیگر تحلیلی است که در این اسناد مکرر آمده است که معنی آن این است استکبار به فرماندهی آمریکا در دولایه عمل میکند یک لایه رو، که ادبیات رسانهای آن همینهایی است که الآن هم هست ما برای حقوق بشر و برای دموکراسی، برای مبارزه با تروریزم، برای صلح، میجنگیم و اشغال میکنیم و جنایت میکنیم. ابزار حقوقی آن در حوزه حقوق بین الملل هم نهادهای رسمی بینالملل و در رأس آن سازمان ملل. لایه پنهان پروژههای ساده تا پیچیده از کودتا، جنگافروزی، ترور، انواع و اقسام ترور، ترورهای دولتی، ترورهای ضد دولتی، تلاش برای راهاندازی جنگهای داخلی، با بهانههای قومیتی، نژادی، مذهبی، یا جنگهای منطقهای بین کشورهای همسایه که همه در این موارد آموزش دیدند و دکترا میگیرند. ببینید سازمان سیا، پنتاگون دانشگاههای ویژه دارند و شما اینها را میدانید دانشگاه دارند تا حد دکتری، دکتری کودتا کردن. در کدام منطقه در کشورهای آفریقایی چگونه کودتا بشود؟ در جنوب آفریقا چطوری؟ در آسیای شرقی چه شیوهای؟ انواع و اقسام طبقهبندی کودتاها، طبقه بندی پروژههای ضد کودتا، روشهای پیچیده برای نفوذ دادن جاسوس در انقلابیترین نهادها و سازمانها و تشکیلات، یا فاسد کردن اعضای آن تشکیلات، یعنی جدا از نفوذ از بیرون، که از بیرون کسی را وارد یک تشکیلات بکنید یک شیوه، شیوه دیگر این که همانهایی که در تشکیلات هستند چطوری فاسد کنیم؟ و خب این کار بارها انجام شده، در انقلاب خود ما هم انجام شده است. در انقلابیترین نهادها هم انجام میشود. در عالیترین سطوح حکومت جمهوری اسلامی هم انجام شده و میشود. همان سال اول انقلاب در اسناد معلوم شد که اینها در مجلس خبرگان اول ما در تدوین قانونیسی، چند نفر جاسوس داشتند که اسمهایشان در اسناد است. در گروههای چپ مارکسیستی آدم داشتند که امام(ره) میگفت اینها کمونیستهای آمریکایی هستند. در درون حوزه و روحانیت تا سطح بیت مرجعیت نفوذ داشتند آدم داشتند جاسوس داشتند. در شورای انقلاب آدم داشتند. در اولین دولت بعد از انقلاب، دولت اسلامی، دولت موقت، چهار – پنج تا آدم داشتند. سخنگوی دولت جمهوری اسلامی جاسوس درجه یکشان بود. و کسانی که با هواپیمای امام از پاریس آمدند بین آنها چند نفر اسنادشان از توی لانه بیرون آمد. خب حالا وقتی که 37 – 38 سال پیش همه جا آدم داشتند همه سرویسهای جاسوسی مگر فرمانده نیروی دریایی ایران زمان جنگ، جاسوس شوروی از آب درنیامد که اعدام شد. افضلی؟ بروید تاریخ را بخوانید فرمانده نیروی دریایی ایران زمان جنگ جاسوس بود. خب اینها که آن موقع با این همه تجربیات و تجهیزات همه جا آدم داشتند سؤال این است الآن با 38 سال تجربه و روشهای صدبار پیچیدهتر جاسوسی هم به لحاظ الکترونیک و ابزار و هم به لحاظ آدم، الآن ندارند؟ اینها خیلی مطمئن بودند که خیلی از پروژهها را پیش میبرند. خدا نگذاشت. امام(ره) وقتی قضیه طبس پیش آمد گفت ما اصلاً خبر داشتیم اینها دارند به طبس میآیند؟ همینطور خودشان توی بیابان به همدیگر زدند و ترتیب همدیگر را دادند، هلیکوپتر آن به آن یکی خورد و منفجر شد، خودشان آمدند، خودشان ترسیدند، خودشان زدند و خودشان مردند و خودشان هم دررفتند. امام(ره) گفت ما خبر داشتیم که اینها آمدند و چه برنامه پیچیده مثل فیلمهای هالیوودی داشتند؟ یک مرتبه چه شد؟ امام پرسید که شنهای طبس مأمور خدا نبودند؟ تمام عالم جندالله است. این نگاه بود که انقلاب را نگه داشت. گفت همه عالم جندالله است تو برای الله کار کن ببین الله چطوری از تو محافظت خواهد کرد و تو را کمک خواهد کرد. یک نیروی تو را صد برابر و ده برابر میکند و صد برابر نیروی دشمن را تبدیل به یک میکند. هیچی نداری او همه چیز دارد ولی آخرش تو برنده میشوی. چه کسی باور میکند ما از آن همه ماجراهای دهه شصت سالم بیرون بیاییم و انقلاب حفظ بشود چه کسی باور میکرد که انقلاب بعد از امام بماند؟ و به این قدرت و عزت برسد؟ اصلاً چه کسی باور میکند که خود امام برنده بشود؟ خب اینها واقعاً در طول آن سالها هر وقت امام را از سر راه برمیداشتند به نفعشان بود من نمیدانم چرا اینها امام را نزدند؟ چه باعث شد که امام را زنند؟ یک پیرمرد را به راحتی میشد زد. خدا نگه میدارد. امام میگفت یک شرط دارد با خدا باش تا خدا با شما باشد. تنها یک ضمانت دارد و آن هم با خدا بودن ماست. باز در اسناد لانه جاسوسی است که آمریکا میگوید از هیچ مأیوس نشوید به همه طمع کنید هرکس میخواهد باشد با هر سابقهای. اغلب آدمها قابل تغییر هستند ممکن است شهید زنده باشی ده بار میخواستی شهید شوی میگوید از این هم مأیوس نشوید و سراغ آن بروید شاید بشود در هر کسی یک نقطه ضعفی پیدا کرد. یکی نقطه ضعف مالی دارد یکی نقطه ضعف جنسی دارد یک نقطه ضعف ریاستطلبی و جاهطلبی دارد یکی نقطه ضعف قدرتطلبی است یکی نقطه ضعف عقلی دارد، مشکل فکری دارد، نقطه ضعف اعتقادی دارد. یکی نقطه ضعف عصبی و غضبی دارد، همه ما یک نقاط ضعفی داریم اینها طرحشان این است که همه خریدنیاند قیمتها فرق میکند. و تجربه کردند که یک عدهای فریب خوردنیاند فریب دادنیاند یک عده خریدنیاند امااین را پیشبینی نکرده بودند که یک الگویی مثل امام هم هست که خودش اینجا میگوید که به هر دری زدیم که یک بار ما را بپذیرد با او حرف بزنیم! اصلاً نمیگذارد نزدیک شویم. با این آدم اصلاً نمیشود حرف زد. ببینید آن موقع آنها این را میگوید همین الآن هم هست میگویند دو قطب در جمهوری اسلامی هست یکی افراطیون که رهبر آن شخص خودِ امام است و نیروی بدنه آن هم جوانان انقلابی و حزباللهی و بطور خاص اسم همین پاسدارها را آن موقع دهه 60 میآورد و دوم میگوید جریان میانهرو، عقلا، جریان معتدلین، لیبرالهای مذهبی، داخل حکومت که نماد آن موقع مرحوم بازرگان و دولت موقت و نهضت آزادی و این تیپها بودند در تمام این دورههای سی و چند سال هم این خط ادامه دارد و گاهی آدمهای آن عوض میشوند. گاهی آدمهای این طرف آن طرف میروند. همان حرفهای زمان آنها را میگویند. عشق به آمریکا، اعتماد به آمریکا، لبخند به آمریکا، این که مسئله فلسطین به ما چه مربوط است ما نمیتوانیم آنها میتوانند همین خط است و الا کسی با دولت موقت یا بنیصدر دعوای شخصی که نداشت این خط همان خط است. امام اینها را افشا کرد در شعارهای ظاهراً بشردوستانه و حقوق بشری که گفت کلاهبرداران بزرگ کلاه همه را برداشتند چقدر دنیا شیرتویشیر است که بزرگترین جنایتکاران ضد بشر معلمین حقوق بشر شدند و پلیس حقوق بشر شدند تنها کشوری که از بمب اتم استفاده کرده و جنایتکار جنگی است آمریکا رئیس پلیس کنترل بمب اتمی شده است اصلاً خنده بازار است! بزرگترین شکنجهگاهها برای اینهاست از همه بلندتر هم راجع به حقوق بشر و حقوق زندانیان حرف میزنند. خانوادهها را به نابودی کشاندند زنان و کودکان را هم حقوق مادی و هم معنویشان را در جهان پایمال کردند با صدای بلندتر از همه از حقوق بشر و حقوق کودک و حقوق زن حرف میزنند. همه جنگهای دنیا زیر سر اینهاست شعار صلح میدهند. وقیحترین دیکتاتوری و تروریزم را در همین سالها راه انداختند تروریزم تکفیری را حمایت کردند و میگویند ما برای مبارزه با تروریزم آمدیم. در کشورهای متعدد دهها کشور کودتاهای علنی و نیمه علنی کوچک و بزرگ راه انداختند که اتفاقاً یک سلسله کودتاها هم از ایران زمان مصدق شروع شد که اولین کودتای بخاطر نفت بود و چون آن کودتا موفق شد بعد از آن رفتند کودتای شیلی شد، بعد از آن پروژهشان در مصر علیه جمال عبدالناصر شد بعد از همینطور ادامه پیدا کرد ایران خیلی برایشان برکت داشت و برکت آورد و بعد شعار دموکراسی میدهند. تمام کودتاها زیر سر اینهاست ولی شعار دموکراسی میدهند. دیکتاتورترین حکومتهای جهان و منطقه از شاه تا آل سعود دست نشاندههای آمریکا و انگلیس بودند ولی در عین حال باز شعار دموکراسی میدهند و همه چیز هم برایشان بازی است شما ببینید وهابیت برایشان حدود 70 سال – 100 سال اول برای انگلیسیها بعد هم آمریکاییها مصرف داشت با شکست وهابیت در منطقه که به دست انقلاب اسلامی اتفاق افتاد دیگر وهابیت هیچ جا آبرو ندارد حالا پروژه بعدی سکولاریزه کردن حتی آل سعود. الآن تخته گاز شروع شده است تاریخ مصرف آل سعود دارد تمام میشود و چندکار وهابیت باید میکرد. آل سعود با شعار وهابیت کنار آل شیخ، پروژه مشترک آمریکایی- انگلیسی صهیونیستی چندتا مأموریت در این 70- 80 سال داشت که اینها را انجام داد. یکی سگ پاسبان اینها برای انرژی نفت بود که خیلی آنها را چاق و چله کرد اصلاً اقتصاد غرب، اقتصاد آمریکا و اقتصاد صهیونیزم بدون منافع انرژی و نفت جهان اسلام سر پا نمیایستاد. دوم این که اسلام بدنام بشود اسلام زشت و نفرتانگیز! این کار را هم کردند در دنیا کاری کردند که در دنیا تاب گویند اسلام به یاد وهابیت میافتند. اسلام مساوی با وهابیت است. این پروژه در این جریانات سالهای اخیر بخش مهم آن شکست خورد مأموریت دیگر آن این بود که مانع وحدت مذاهب و امت اسلامی بشوند با تکفیر مذاهب مختلف اسلامی و شیعه و سنی را، نگذارند وحدت اسلامی اتفاق بیفتد. ضد تقریب، ضد وحدت. جنگافروزی بین مسلمین. پروژه دیگرشان تضمین بقای رژیم صهیونیستی بود. از اول، بزرگترین تکیهگاه رژیم صهیونیستی آل سعود است اولین کشوری که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناختهاند آمریکا و آل سعود بودند اینها ضامن بقای رژیم صهیونیستی هستند اگر آل سعود سقوط کنند شش ماه نمیگذرد که ممکن است بدون جنگ صهیونیستها سقوط کنند اینها 3- 4تا پروژهای بود که به عهده آل سعود و وهابیت گذاشته شده بود و یکی هم این بود که خود رژیمهای منطقه را حفظ کنند و رژیمهای وابسته به خودشان را در منطقه حفظ کنند. میدانید که آل سعود با دلارهایش یک حالت پدرخواندگی بین نوکران آمریکا در رژیمهای عربی منطقه داشت. حقوق ثابت به سران اینها میداد یعنی سران کشورهای عربی، غیر از مبادلات رسمی همهشان حقوق ثابت مفصل از عربستان میگرفتند. بنعلی تونس، مبارک مصر، پاکستان، ترکیه، سودان، همه اینها ثابت پولهای کلان میدادند و حمایت میکردند و هرجا مشکلی پیش میآمد اینها باید میآمدند حمایت مالی و رسانهای میکردند این هم یک مأموریتشان بود که اهرم اصلی برای حفاظت از کل رژیمهای وابسته به غرب در منطقه و قبل از آن رژیم صهیونیستی باشد.
آخرین مأموریتی که به عهده آنها گذاشته شد که در آن هم به لطف خدا شکست خوردند گرچه صدمات خیلی سنگینی زدند پروژه ایجاد انحراف در نهضت بیداری اسلامی بود و تبدیل جهاد اسلامی به جهاد وهابی بود و این خیلی صدمه زد ولی آن هم شکست خورد. این آخرین پروژهشان بود. وهابیت منادی تفکیک دین از سیاست بود، مخالف اسلام انقلابی بود. اسلام انقلابی بین اعراب و برادران اهل سنت و اعراب، پرچم آن تا قبل از انقلاب ما عمدتاً با مرکزیت مصر دست اخوان المسلمین بود که بعداً در کل جهان عرب منتشر شد. بنیانگذار اخوان یک آدم ضد تکفیری بود. اولاً بدانید حسنالبنّا شاگردِ شاگرد سیدجمال الدین اسدآبادی است و جزء طریقتهای صوفی بود، محبّ اهل بیت و طرفدار وحدت اسلامی بود یعنی تکفیریها اگر الآن بودند بعضی از جریانها را – چون اخوانیها هم چندتا جریان هستند – برخی از جریانهای تکفیری بودند خود حسنالبنا را هم میزدند. سیدقطب که ایدئولوگ روشنفکری اصلیشان بود سیدقطب 80- 90 درصد حرفهایش همین حرفهای امام و انقلاب ما بود واقعاً 80 – 90 درصد. کتاب سیدقطب را رهبری قبل از انقلاب ترجمه کرد. چرا برای این که ایشان میخواست یک پل وصل و اتصالی قرار بدهد بین روشنفکران و انقلابی سیاسی شیعه و سنی، ایران و عرب. منتهی آن اخوان با این اخوان تغییرات و تحولاتی در آن اتفاق افتاد که اخوان فعلی چندتا جریان هستند بینشان از جریانهای لیبرال و سکولار و متمایل به غرب هست تا جریانهای کاملاً نزدیک به انقلاب اسلامی تا جریانهای نه فقط سلفی افراطی، بلکه تکفیری بلکه وهابی. چند جریان هستند. آخرین شاید کثیفترین پروژه آنها این بود که آمدند نهضت بیداری اسلامی را تبدیل به جنگ فرقهای و مذهبی کردند جهاد اسلام علیه استکبار را تبدیل به جهاد مسلمان علیه مسلمان کردند و هدف حمله را جبهه مقاومت قرار دادند و در کل کشورهای عربی فقط سراغ کشوری آمدند که به فلسطین خیانت نکرده است گرچه رژیم مثل سوریه مثل همه رژیمهای عربی دیگر از یک جهاتی بوده، نه اسلامی بوده، نه مردمسالار و دموکراتیک بوده، اما تنها حکومت رژیم عربی بود که به فلسطین خیانت کرده ولی همه خیانت کردند. تنها رژیم عربی بود که در جنگ 8 ساله کنار ما ایستاد بقیه همه علیه ما بودند. تنها رژیم عربی بود که حتی قبل از انقلاب به ما کمک کرد. آن دوستانی که قبل از انقلاب در جریان هستند تمام بچههای مبارز و چریکی که میرفتند و میخواستند آموزش چریکی ببینند یا سلاح داخل کشور بیاورند مرکز سازماندهی همه سوریه بود از اینجا سوریه میرفتند و از طریق سوریه یا لبنان میرفتند یا تا یک زمانی اردون و مرزهای کرانه غربی تا قبل از این اردون شروع به سرکوب کند سپتامبر سیاه و قتل عام فلسطینیها بشود. از همان موقع قبل از انقلاب، نقطه وصل ایران با فلسطین سوریه بود آنجا در مرزهای لبنان میرفتند آموزش میدیدند و میآمدند، اسلحه از آن طریق میآوردند آنهایی که میآمدند، زمان جنگ هم آن وضعیت بود. تازه الآن هم که بعضیها میگویند ما برای چه برای سوریه و عراق باید کار کنیم؟ گفتم آن بیچارهها دارند برای ما هزینه میکنند! یکی از دوستان تشکیلات خود شما گفت که بشاراسد در جلسه خصوصی گفته بود ما از ایران تشکر میکنیم که اگر واقعاً ایران نبود عراق و سوریه و کل منطقه مستقیم دست ائتلاف صهیونیستی سعودی افتاده بود و بعد هم سراغ ایران میآمدند ولی به اینهایی که میگویند ایران چرا خودش را فدای سوریه و عراق بکند؟ به آنها بگویید که بارها آمریکاییها و آل سعود به ما پیغام دادند که شما حسابتان را از ایران و حزبالله جدا کنید سر کار بمان، جنگهای داخلی سوریه را هم خودمان سریع جمع میکنیم. یعنی آنها از یک جهتی هم آنها میتوانند معترض باشند که آقا هدف اصلی ایران بوده و چون ما (سوریه) رابط حلقه وصل ایران با لبنان و فلسطین هستیم داریم صدمه میخوریم و الا بارها به ما گفتند سازش کن حکومت کن.
حالا اسناد زیادی اینجاست که دیگر فرصت نیست. نگاه امام(ره) به این نهادهای بینالمللی که عرض کردم پوشش فعالیتهای آنها از همان موقع تا الان بوده است. همین الآن هم همین قضایای فعلی را به اسم تحریم، باز در پوشش قطعنامه سازمان ملل میشود.
امام(ره) چندتا افشاگری میکند که من اینها را خدمت شما عرض کنم یکی این که کل این سازمانها و نهادهای بین الملل و در رأس آنها سازمان بینالملل، امام(ره) تصریح میکند اینها ابزار سلطه هستند اینها نه نهادهای بینالمللی هستند اولاً بینالمللی نیستند بین الدُوَلیاند! ثانیاً بینالدُوَلی هم نیستند تحت امر یکی دوتا دولت هستند. سوم این که ابزار اِعمال سلطه هستند از این طریق دنیا را دارند کنترل میکنند. چهارم این که قوانین بینالمللی که آنجا برای دنیا نوشتند خودشان تابع آن نیستند به بقیه میگویند که باید تابع باشید خودشان عمل نمیکنند. حمله آمریکا به عراق و افغانستان و این کارهایی که دارد در سوریه میکند کدام مصوبة سازمان ملل است؟ دیگر این که امام(ره) میگوید سازمان ملل و کل این نهادها همه کشک است، هسته اصلی شورای امنیت است. شورای امنیت هم که حق وتو دارند یعنی قانون جنگل. یعنی میگویند چون ما در آخرین جنگ جهانی قویتر بودیم در این 80 سال – 100 سال اخیر چون از همه قویتر بودیم و در آن جنگهای قبلی در اروپا بردیم و برندههای آن جنگها هستیم و چون بمب اتم داریم ما رئیس دنیا هستیم کل دنیا یک نظر بدهند همهشان اجماع یک نظر بدهند ولی یکی از ما بگوید نه، ما مقدم هستیم! همان یکی مقدم است چون بمب اتم داریم. امام(ره) میگوید پس قانون جنگل غیر از این چیست؟ یعنی صریح میفرماید نه تنها مردمی نیست بلکه سازوکار نهادهای بینالملل و از جمله سازمان بینالملل دموکراتیک هم نیست. دموکراتیک باید رأی بگیرد و ببیند اکثر کشورهای دنیا چه میگویند نه این که تو یکی یک طرف، کل دنیا یک طرف! گردنکلفتی! امام(ره) میگوید فقط اشخاصی که غافل هستند و نادان هستند به سازمان ملل و نهادهای بینالمللی اعتماد میکنند و دنبال اینها راه میافتند اگر وابسته نباشند نادان و غافلاند! در عین حال امام(ره) میگوید از این تریبونها و فرصتهای بینالمللی و نهادهای بینالمللی باید استفاده کنید دشمن علیه ما استفاده میکند ما هم تا جایی که بتوانیم استفاده کنیم حداقل یک تریبون جهانی هستند حداقل از این تریبون استفاده بشود گرچه آن هم سانسور میشود. میگوید تمام این دستگاههای خارجی و در رأس سازمان ملل هیچ چیز نیستند جز اشخاص دستنشانده! یعنی اگر یک کسی یک لحظه به ذهنش بیاید که رئیس سازمان ملل رئیس انرژی اتمی، رئیس حقوق بشر، اینها واقعاً رئیس هستند و یک صلاحیتهایی دارند و از آمریکا و صهیونیستها و انگلیس مستقل هستند امام(ره) میگوید اینها الفبای سیاست را نمیشناسند خیلی احمق است اگر کسی چنین فکری کند. اینها جز افراد است نشانده نیستند که برای مصالح و ممالک بزرگ و اغفال ممالک کوچک تأسیس شدند. هنوز کسانی در نظام هستند که میگویند این حرفها را نزنیم یک وقتی نگویند حقوق بشر فلان! کی نگوید؟ میخواهند در نهادهای حکومتی قانون بنویسند یک جریانهای قوی یا میخواهد در مسائل فرهنگ، اقتصاد، سیاست، تجارت بینالملل و امنیت سیاستگذاری بشود هنوز میگویند آقا یک جوری بنویسند که علیه ما بهانه نگیرند یک چیزی ننویسم که از ما ناراحت بشوند و علیه ما در رسانههایشان بنویسند؟ این هم یکی از عادات غلط غربزدگی و ذلّت ایدئولوژیک و کاملاً هم بیفایده است یعنی هرچه شما کوتاه میآیید او بیشتر توی سرتان میزند. اصلاً شما برود جلوی آنها ملّق بزن و مدام آن طوری که او میخواهد جای دوست و جای دشمن را نشان بده، فکر میکنید که به تو احترام میگذارد؟ امام(ره) میگوید چیزی که آنها به آن اعتقاد ندارند احترام به دیگران است! هرگز با هیچ ملت و دولتی حاضر نیستند از موضع برابر مذاکره کنند از موضع ارباب رعیتی میگویند بیایید مذاکره کنیم از موضع برابر نه. این که تو یک تعهداتی بده ما هم یک تعهداتی. تازه وقتی که یک تعهداتی بده، تهش همین میشود که شد آخرین نمونهاش که ما به کل تعهدات ایران پیش پیش از بس باتربیت بود عمل کرد آنها به 10 درصد تعهداتشان عمل نکردند حالا هم که بهانه جدید. امام(ره) میگوید از اول نه فقط مسلمین بلکه کل بشریت گرفتار همینهایی بوده و هست که این اعلامیه حقوق بشر را نوشتند و امضاء کردند. بزرگترین ناقضان حقوق بشر همینهایی هستند که اعلامیه حقوق بشر را نوشتند، همین چندتا کشور غربی هستند. همین انگلیس و فرانسه و آمریکا در این 100- 150 سال اخیر هستند. میگوید مگر آمریکا یکی از اینها نیست که اینها را تثبیت کردند امضاء کردند که حقوق بشر حقوق شر، مگر یکی از حقوق بشر، آزادی ملتها نیست؟ مگر آمریکا اعلامیه حقوق بشر را امضاء نکرده است؟ ک این همه علیه ملتهای آزاد و علیه بشریت جنایت میکند؟ کدام جنگ است که یکی از این چندتا کشور علنی یا غیر علنی پشت صحنه آن جنگ یا جلوی صحنه نباشند؟ کدام جنگ است که بدون خواست اینها و بدون سلاحهای اینها در جهان راه افتاده باشد؟ یک جنگ نشان بدهید که اینها توی آن نیستند؟ هر جنگی شده، هستند. آمریکا 200 و خوردهای سال از عمرش میگذرد، بیش از 200تا جنگ تا الآن راه انداخته است همین الآن باز هرچه جنگ در جهان هست اینها پشت سر آن هستند. اصلاً قوام مدرنیته بر جنگ و غارت بقیه ملتها و آدمکشی است. امام(ره) میگوید که این جنایات علیه بشر در این 100- 150 سال چه کسی کرده غیر از همینهایی که اعلامیه حقوق بشر را نوشتند؟ میگوید در این سالهایی که ما یادمان است یک مقدار بیشترش را من و کمترش را شما جوانها هر گرفتاری که برای شرق و غرب عالم برای بشر پیش آمده به دست یکی از این چندتا و در این 70- 80 سال اخیر، حتماً به دست آمریکا بوده و در هر مرکز از مراکز مسلمین و غیر مسلمین چندتا مأمور و آدم فاسد گذاشتند مخصوص سلب آزادی مردم. شاه را گذاشتند که حقوق بشر و آزادیها را در ایران سرکوب کند. آل سعود را برای سرکوب حقوق بشر در آنجا گذاشتند. میگوید شما کدام کشور اسلامی و غیر اسلامی است که نقض حقوق بشر توسط شما و نوکرهای شما نمیشود؟ انقلاب اسلامی ما برای حقوق بشر انجام شد. صدور انقلاب یعنی دفاع جهانی از حقوق کل بشر. شما موانع حقوق بشر هستید. میگوید غرب همین است که شما ملاحظه کنید اگر میخواهید غربشناسی داشته باشید و آمریکا را بشناسید بگویید جلوی چشمتان در دنیا دارند چه کار میکنند؟ کجاست که غارت و استثمار و شکنجه و جنگ و کودتا و ترور هست و اینها نیستند؟ میگوید آن کسی را که جانی مطلق است میبرند از او پشتیبانی میکنند و به حرف ملت مظلوم گوش نمیدهند یک بار شورای امنیت و سازمان ملل برای مظلوم موضع نمیگیرد. 8 سال جنگ علیه ماست اول گذاشتند صدام آمد آمد لت و پار کرد نابود کرد آمد، یک صحبت لفظی تشریفاتی نه قطعنامه که نه خوب نیست، جنگ نکنید دو طرف بنشینید با هم آشتی کنید! دو طرف! ظالم و مظلوم به هر دو میگوید آقا خشونت نکنید! مثل این که یک کسی رفته خانه کسی را آتش زده، غارت کرده، به ناموسش تجاوز کرده، بچههایش را کشته بعد آمده روی گردن او نشسته و آن زیر یک مشتی هم میزند بعد از بیرون بیایید بگویید که خشونت بد نیست، با همدیگر مذاکره کنید، با هم صحبت کنید، هر دوتایتان خشونت نکنید. شورای امنیت چه زمانی اولین قطعنامه را در جنگ داد؟ وقتی که صدام متوقف شد نیروهای ما شروع به پیشروی کردند. چه زمانی به طور جدی به صحنه آمدند؟ یعنی از سال 61 از وقتی که خرمشهر آزاد شد اینها فهمیدند ورق برگشت، چی زمانی گفتند و بطور جدی شروع به دادن قطعنامه و تهدید کردند؟ از وقتی که بچههای ما وارد خاک دشمن شدند مثلاً فاو آزاد شد از آن وقت شروع کردند. چه زمانی قطعنامه 598 که با همه عیبهایش، تازه بهترین قطعنامهشان بود را صادر کردند؟ وقتی که سقوط صدام برایشان تقریباً پیش چشمشان آمد. اینها نگاه میکنند زور کدام طرف است تا وقتی هم به ضررشان است هیچی، تا وقتی هم به نفعشان است قطعنامه میدهند. امام(ره) میگوید اینها شورای امنیت هم که تشکیل میدهند بر اساس منافع خودشان است پولهای ایران را مثل دزدهای سر گردنه توقیف کردند و در اروپا و آمریکا غارت کردند غرب این است. سازمانهایی که به نام سازمان بینالملل و سازمان ملل درست کردند همه برای منافع غرب است، هیچ یک برای مظلومها نیست در طول این مجالسی که اینها درست کردند یک جا پیدا نمیکنید که آمریکا یا چند قدرت دیگر، منافعشان با یک ملت ضعیفی تعارض پیدا کند و اینها به نفع آن ملت و علیه اینها قانونی داده باشند و کاری کرده باشند. الآن چند وقت است که لبنان مبتلا به این سرطان است، این مجلسها و سازمان بینالملل چه غلطی کردند؟ در طول پنجاه و چند سالی که ما در ایران گرفتار این مصائب بودیم این سازمانها برای ملت ما چه کردند؟ وقتی منافع بزرگان و قدرتها ایجاب کند آنها به نفع اینها هستند میآیند تا کلاهی دیگر سر ما بگذارند. شورای امنیت همین است، سازمان ملل همین است، همه اینها را برای ما درست کردند ما را میخواهند بازی بدهند و ما هم بازی میخوریم. آخرین نمونه بازی خوردن مسائل هستهای بود. دیدید چطوری بازی خوردیم؟ یعنی رهبری گفت، گفت که من میدانم اینها کلاهتان را برمیدارند و به تعهدات و امضایشان عمل نمیکنند ولی بالاخره آمدید با این وعدهها رأی هم گرفتید با این خط قرمزها با این 9 شرط، بروید ببینیم چه کار میکنید؟ میگویید ما میتوانیم حقوق ملت را اعاده کنیم خب بروید! خب حالا چطوری بیسروصدا حرفهایشان را عوض میکنند؟ روزنامههای یک سال و نیم پیش را بروید ببینید همین الآن هم بروید ببینید. همین حرفها را یک سال و نیم پیش هرکس میگفت میگفتند اینها طرفداران تحریم هستند اینها دنبال جنگاند، اینها افراطی هستند حالا همان حرفها را تندتر دارند خودشان میزنند! اصلاً یک جوری حرف میزنند من میگویم شاید اشتباه است! شاید صحبتهای یکی دیگر را دارند توی اخبار به اینها نسبت میدهند! چون درست 180 درجه تناقض دارد. برای این که این حرفهای امام را که گفت همه اینها بازی است و بازی میخوریم و بازی میخورید. اینها را قبول نکنید. امام میگوید این دستگاههایی که برای حقوق بشر درست کردند همهاش برای چپاول بشر است. به هیچ کدام از این نهادها اعتماد نکنید از این فرصتها استفاده کنید ولی اعتماد نکنید.
و آخرین عبارت، امام(ره) مصاحبهای دارد سال 58، تقریباً یک ماه بعد از فتح لانه جاسوسی است، از ایشان سؤال میکنند. خبرنگاران آمدند با ایشان مصاحبه کردند خبرنگاران آمریکایی و غربی از ایشان اینطور سؤال میکند میگوید که شما زندگی خیلی منزوی داشتید یعنی در نجف و حوزه بودید، شما اقتصاد جدید و حقوق و روابط بینالملل را مطالعه نکردهاید. تحصیل شما مربوط به علوم الهی استع شما در عالم سیاست و زندگی اجتماعی درگیر نبودهاید. آیا در ذهن شما این شک بوجود نمیآید که ممکن است عواملی در این معادلات سیاسی و بینالملل باشد که شما نمیتوانید درک کنید؟ یعنی شما یک آخوند ملای سادهای هستید و مسائل دیپلماسی و سیاست خارجه و نهادهای بینالملل سرتان نمیشود، احساس نمیکنید که به این قضیه وارد نیستید ولی وارد شدید؟ امام(ره) میخواهد بگوید که تو و هفت جد و آبادت را سر کار گذاشتیم. یک وقتی مسعود رجوی گفته بود که همه فکر میکنند این امام یک پیرمردی است که هیچی متوجه نیست چون همیشه سرش پایین است، میشود کلاهش را برداشت، آن چیزهایی که ما در آیینه هم نمیبینیم ایشان در خشت خام میبیند. چون آن موقعی که خیلیها فریب منافقین را خورده بودند امام آن موقع از نجف گفت اینها خطرناک هستند اینها عقاید و اهدافشان توحیدی نیست بازی است. امام(ره) میگوید ما معادلة جهانی و معیارهای اجتماعی و سیاسی را که – البته این را هم بگویم که ممکن است بگویند چرا پس قضیه بازرگان و بنیصدر همه جا کلاهتان را برداشتند؟ اینها همه به اسم شما بالا آمدند- امام این را جواب داد و گفت والله من به بنیصدر رأی ندادم و موافق او نبودم. والله من با نخستوزیری مهندس بازرگان مؤافق نبودم، والله من با قائم مقامی منتظری موافق نبودم، هر سه جا نظر من خلاف اینها بود منتهی نمیخواست دیکتاتوری کند. گفت مجلس خبرگان به ایشان رأی دادند، مردم هم به او رأی دادند و اغلب کسانی هم که دور من بودند گفتند بهترین شخص بازرگان است و الا من در هر سه مورد نظر شخصیام را عمل نکردم. خلاف نظر خودم عمل کردم که استبداد نباشد. آنجا هم کلاه سرش نرفت. میگوید شما زندگی منزوی داشتید در این معادلات بینالملل وارد نیستید امام(ره) میگوید ما معادله جهانی و معیارهای اجتماعی – سیاسی که تا به حال به واسطه آنها مسائل جهان سنجیده میشد را درهم شکستیم. میگوید تمام این معادلههایی را که شما میگویید ما همه را میدانیم منتهی ما این معادلهها را شکستیم ما داریم معادله عوض میکنیم ما داریم معادله میسازیم. معادله قوا را عوض کردیم تو به من میگویی به آن معادله قوی برگرد؟ ما داریم معادلة جدیدی میسازیم. این را هم بعضی از این آقایان نمیفهمند و نفهمیدند. نمیفهمند انقلاب اسلامی یعنی تغییر موازنه قوا و معادله قدرت و ایدئولوژی در سطح منطقه و جهان. مدام میخواهند در قالب آنها برگردند و انقلاب را هم با خودشان ببرند. امام(ره) میگوید چرا معادله جهانی و معیارهای اجتماعی و سیاسی و بینالملل را خوب فهمیدیم منتهی تا حالا با اینها مسائل جهان سنجیده میشد از این به بعد ما این معادلات را شکستیم ما معادلات جدیدی تعریف میکنیم. ما دیگر در زمین شما بازی نمیکنیم شما باید بیایید در زمین ما بازی کنید. – عین عبارتشان را دارم میگویم – میگوید ما خود چارچوب جدیدی ساختهایم. چارچوب را شکستیم و عوض کردیم. ما خود چارچوب جدیدی ساختهایم که در آن عدالت را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله میدانیم. میگوید تا حالا چارچوب این بود «الحق لمن غلب» هرکس قویتر است حق با اوست، تسلیم قدرتها و ابرقدرتها بشویم حالا ما معادله را عوض کردیم از این به بعد هرجا ظلم است ما در سطح جهان به آن حمله میکنیم و هرجا حق و مظلوم است ما در سراسر جهان از او دفاع میکنیم. اینهایی که میگویند صدور انقلاب و مسائل بینالمللی در مایههای انقلاب نبوده است. مهندس بازرگان بعد از این که استعفا داد و درگیر شد یک کتابی نوشت، مخصوصاً سر لانه جاسوسی در دفاع از حقوق آمریکا استعفا داد گفت که آقا خمینی تحت تأثیر کمونیستها شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل را داد ما فقط میخواستیم یک مقدار دموکراسی و آزادی داشته باشیم و رابطهمان زیر سایه همین معادلههای موجود و آمریکا و غرب باشد و زندگیمان را بکنیم ولی چون کمونیست ها مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل میگفتند، آقای خمینی برای این که از اینها عقب نیفتد این شعارها را هم وارد شعارهای انقلاب کرد. خب آقا تو اصلاً چه کاره بودی و کجا بودی؟ امام از سال 41 میگوید رژیم اسرائیل باید از بین برود. امام سال 42 میگوید منفورترین شخص پیش ملت ما رئیس جمهور آمریکاست. امام قبل از تبعید و بعد از تبعیدشان میگوید آمریکا از شوروی بدتر، شوروی از آمریکا بدتر و انگلیس از هر دویشان بدتر. امام قبل از انقلاب گفت که ما فلسطین را باید آزاد کنیم. آنهایی که در انقلاب بودند اکثر شماها نبودید، انقلاب پیروز نشده بود سال 57 این شعار داده میشد که امروز ایران فردا فلسطین. خب شما از کجا میگویید که اینها ربطی به ما نداشته است؟ حالا امام چه میگوید؟ – عین عبارات ایشان است – میگوید در سراسر جهان ما از هر عادلی دفاع میکنیم و بر هر ظالمی میتازیم حالا شما اسم آن را هرچه میخواهید بگذارید. ما این سنگ را بنا خواهیم گذاشت. ما نمیگذاریم در منطقه و جهان شما راحت غارت و استثمار کنید. ما این سنگ را بنا خواهیم گذاشت امید است کسانی پیدا شوند ساختمان بزرگ سازمان ملل و شورای امنیت و سایر سازمانها را در آینده بر این پایه بنا کنند. یعنی ما باید یک سازمان ملل و شورای امنیت جدیدی بسازیم که واقعاً مسئلهاش دفاع از مظلوم در دنیا باشد. ولی نه سازمان ملل و شورای امنیتی بر پایه نفوذ سرمایهداران و قدرتمندان که هر وقت میخواهند هرکسی را محکوم کنند بلافاصله محکوم کنند. بله من با ضوابط شما هیچ نمیدانم و بهتر است که ندانم. به آن خبرنگار جواب میدهد، چون او به امام گفت شما این قوانین و ضوابط مدرن را نمیدانید، امام(ره) گفت بله من با ضوابط تو هیچی نمیدانم و بهتر است که ندانم. مگر نشنیدید که لاهه ایران را به جای آمریکا محکوم کرد حالا دیگر فکر کردید که خواب به چشم ایرانیها نمیرود که لاهه ما را محکوم کرد! سازمان ملل ما را محکوم کرد! این سازمانها مدتهاست که هیچ غلطی نمیتوانند بکنند! و معلوم است که برای چه بحث میکنند؟ حریف ما الآن در آمریکا اینطور است که اصلش با عدالت مخالف است، با حقوق بشر مخالف است، اصلاً این رژیم برای نقض حقوق بشر در سراسر جهان تشکیل شده است ادعای حقوق بشر زیاد است اما وقتی در برنامهها و حالاتشان بررسی کنید میبینید کل قضیه سازمان حقوق بشر و نمیدانم شورای امنیت، همه چیزهایی است که قدرتمندان درست کردند برای آن که با ضعفاء هر کاری میخواهند بکنند و هر بلایی میخواهند سرشان بیاورند و بعد هم آنجا نشستند به اسم حقوق بشر، تصمیم میگیرند چه کسانی را محکوم کنند و چه کسانی را حاکم کنند.
انشاءالله که موفق و مؤید باشید. انشاءالله خیز بعدی، بیتالمقدس.
هشتگهای موضوعی